بین ما " خطی ست قرمز " ، پس تو با ما نیستی
یک قدم بردار ، می بینی که تنها نیستی
... خیر خواهان توایم ای شیخ! ما را گوش کن،
فرصت امروز را دریاب ، فردا نیستی
یک سخن کافی ست گفتن، گر درین خانه کَس است
یا نشانی را غلط دادی به ما ، یا نیستی!
هیچ می ترسی ز هول روز رستاخیز؟ نه !
از مسلمانی همین داری که " ترسا " نیستی!
ای که با یک سنگ کوچک، خاطرت گِل می شود،
مشکل از اطفال شیطان نیست، دریا نیستی!
نیل در پیش و عصا در دست و فرعون از عقب،
فرق دارد آخر این قصه ، موسی نیستی!!
اثر: حسین جنتی
با آنکه در میکده را باز ببستند،
با آنکه سبوی می ما را بشکستند،
با آنکه گرفتند زلب توبه و پیمانه زدستم،
با محتسب شهر بگویید که هشدار!
هشدار که من مست می هر شبه هستم.
انسان میتواند بیآنکه انسان بزرگی باشد، انسان آزادهای باشد؛
اما هیچ انسانی نمیتواند بیآنکه آزاده باشد، انسان بزرگی باشد!
جبران خلیل جبران
«این مرد کیست»؟
«دردش چیست»؟
این تنها وارث تاریخ انسان، وارث پرچم سرخ زمان، تنها چرا؟
چه کرده است؟
چه کشیده است؟
به من بگویید:
نامش چیست؟
هیچ کس پاسخم را نمی گوید!
پیش چشمم را پرده ای از اشک پوشیده است...
دکتر علی شریعتی 40سال قبل مرثیهای برای سیدالشهدا نوشته است که همچنان خواندنی است.
کورش بزرگ:
شهریاری که نداند شب مردمانش چگونه به صبح میرسد
گورکن گمنامی است که دل به دفن دانایی بسته است
مردمان من امانت آسمانند بر این خاک تلخ
مردمان من خان و مان مناند.