"گرگها خوب بدانند، در این ایل غریب
گر پدر مرد، تفنگ پدری هست هنوز
گرچه مردان قبیله همگی کشته شدند
توی گهواره چوبی پسری هست هنوز
آب اگر نیست نترسید، که در قافله مان
دل دریایی و چشمان تری هست هنوز"
نظرات شما عزیزان:
آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست
حق با سکوت بود صدا در گلو شکست
حق با سکوت بود صدا در گلو شکست